به نقل از نوروز:
در پی برگزاری دادگاه نمایشی روز گذشته و حضور سیدشهاب الدین طباطبایی عضو شورای مرکزی جبهه مشارکت و رئیس ستاد 88 جوانان کل کشور در این دادگاه، فاطمه شمس همسر محمدرضا جلایی پور در نامه ای به همسر شهاب الدین طباطبایی از وی خواسته است که همه جوانان ایران را در این راه در کنار شهاب و جوانان دربند دیگر بداند.
متن کامل این نامه به شرح زیر است:
برای مهرک، همسر شهابالدین طباطبایی
بسمالرفیق
خواهر عزیزم، مهرک جان
امروز چهره خسته و غمگین محبوبت را دیدم، نشسته بر صندلیهای آن بیدادگاه ظلم. تمام آن لحظاتی که دستان آن فیلمبردار بیانصاف، دریچه دوربین را بر روی صورت همسرت زوم کرده بود، من دلم برای تو و چشمان خیس کودکت که پس از ۵۰ روز پدر مهربانش را میدید، لرزید. میدانم از بیدادگاه قبلی تا امروز، بر تو هم مثل من لحظهها همچون سالی گذشت در ترس و نگرانی از اینکه آیا این بار عزیز تو را هم وادار به نشستن در مقابل دوربینهای آن نمایش مضحک خواهند کرد یا نه. خوب میفهمم چقدر سختت بود چهره زنده و پرانرژی او را که یک سال تمام با همه وجودش به جوانان ایران امید تزریق کرده بود در چنان هیئتی ببینی.
اما مهرک عزیزم!
آرام باش و دل قوی دار و بدان تک تک چهرههایی که از این پس در برابر این دوربینهای کثیف و آن نمایش مضحک چندشآور ظاهر شوند به قهرمانانی ابدی تبدیل میشوند. هر کس که بر آن صندلیهای چرکین دروغ بنشیند و به عنوان متهم محاکمه شود، صدها بار محبوبتر، تواناتر و مصلحتر در نظرها جلوه خواهد کرد. بدان احترامی که مردم از این پس برای همسر تو، احمد زیدآبادی عزیز، جواد امام، علی تاجرنیا و همه آن دیگرانی که در این نمایشهای کمدی-درام دستهچندم حاضر شوند قائلند، صدها بار بیش از روزهای انتخابات است. اگر تا دیروز، آنها فقط یک کنشگر سیاسی فکور و توانمند بودند، امروز تبدیل به اسطورههای مقاومت جنبشی سبز شدهاند که حاملانش مردم شریف ایرانند و رهبرانش یاران محبوب و وفادار امام. همسر عزیز تو در این بین، نماد جوانان راست قامت و استوار این خاک بود که شهید، مجروح یا اسیر اندیشه عمیق و سبز خویش شدهاند. به خود بالیدم وقتی او را میان محاکمهشوندگان دیدم. فهمیدم این بیچارگان از جوانان خود هم میترسند. بدان که جوانان ایران با دیدن روی همسر تو در جلسه مضحک امروز باز هم روحیه و امید گرفتند و یادشان افتاد که این جریان زلال و پاک مردمی که برخواسته از حس عدالتخواهی آنان است، پیشگامان مصمم و جوانی همچون همسر تو دارد.
یادت باشد که او برای ادامه این مبارزه و مقاومت به دل و روح مهربان و بزرگی چون تو سخت نیازمند است نازنین! پس پرده اشک از نگاهت برگیر، کودکت را به آغوش بفشار و با انگشت روی ماه پدرش را به او نشان بده و در گوشش آرام نجوا کن که آن قهرمان جوان بابا شهاب توست!
اینگونه است مهرک خوبم که ندای اصلاحگری در ذهن نسل فردا جاری خواهد شد و فردا که بیاید، من و تو و همسران و دختران و مادران عزیزان دیگر دربند، دست در دست، با دلی امیدوار، تداوم و تجلی این مقاومت سبز را در نگاه فرزندانمان به نظاره خواهیم نشست. صبح نزدیک است مهرک جان!! دل قوی دار
خواهرو همراه تو: فاطمه
0 نظرشما در مورد این خبر چیست؟:
ارسال یک نظر