
به نقل از اعتماد ملی:
«موسوي بهتر است هم به لحاظ فني و هم به لحاظ سياسي يك جبهه سياسي تشكيل دهد» اين پيشنهادي بود كه حسين مرعشي به ميرحسين موسوي داد. البته اين تنها پيشنهاد مرعشي به موسوي نبود بلكه ديروز برخي از اصلاحطلبان چنين پيشنهادي داشتند. به نظر ميرسد كه تشكيل حزب از سوي موسوي اكنون به چالش برانگيزترين موضوع ميان اصلاحطلبان تشكيل شده است چرا كه اينك همان طيفي كه در ايام انتخابات گرد او جمع شده بودند خود عضو احزاب ديگر هستند كه ترجيح ميدهند كه موسوي و اطرافيانش خود عضو يكي از احزاب اصلاحطلب موجود شوند و سپس در انديشه تشكيل جبهه متحدي ميان اصلاحطلبان باشند. چرا كه اصلاحطلبان به دور انديشي درباره روند صدور پروانه حزب موسوي ميانديشند. ميرحسين موسوي براي راهاندازي حزب خود بايد درخواست خود را به كميسيون ماده 10 احزاب ارائه كند، كميسيوني كه زيرمجموعه دولت احمدينژاد محسوب ميشود و وزير كشور دولت دهم در رأس آن قرار دارد، دولتي كه رئيس آن بارها و بارها در گذشته عدم اعتقاد خود به كار تشكيلاتي و حزبي را بيان كرده و همواره منتقد فعاليت احزاب اصلاحطلب بوده است. چنين است كه اصلاحطلبان نگران از آن هستند كه ميرحسين موسوي عضو حزب جمهوري اسلامي اينك خود نتواند در چالش با وزارت كشور دولتي كه آن را قبول ندارد پيروز ميدان باشد و موفق به تشكيل حزبي گردد. هرچند كه دبيرخانه ماده 10 احزاب ايران حق شكايت براي موسوي را محفوظ دانسته و تاكيد دارد كه در صورت عدم صدور مجوز براي حزب، موسوي ميتواند به دادگاه از كميسيون ماده 10 احزاب شكايت كند و شايد چنين است كه اصلاحطلبان اين را دور از انتظار نميدانند كه زماني ميرحسينموسوي عضو حزب جمهوري اسلامي ايران و نخست وزير دوران جنگ پلههاي دادگاه را با پروندهاي كه شكايت از وزارت كشور دولت دهم را در زير بغل خود دارد، بپيمايد و رئيس آن دولت چنين به اعتراضات رقيب انتخاباتي خود پاسخ گويد. وقتي از چنين پيشبينيهايي سخن ميگوييم ميتوانيم اظهارات جمله معروف حسين شريعتمداري مديرمسوول روزنامه كيهان را يادآوري كنيم. او يك روز پس از سخنان موسوي كه تلويحي از تشكيل حزب سخن گفته بود و بر فعاليت منظم سازماني تاكيد كرده بود، اظهارات موسوي را مورد نقد قرار داده وتشكيل حزب توسط موسوي را فتنهاي دانست كه بايد جلوي آن گرفته شود. چنين نگرانيهايي است كه پيشنهاد مرعشي براي تشكيل يك جبهه سياسي با محوريت موسوي را بيش از هر زماني ديگري در كانون توجه قرار ميدهد. حسين مرعشي وقتي چنين پيشنهادي را مطرح ميكند، ميگويد: «احياي حزب جمهوري اسلامي توسط ميرحسين موسوي با واقعيات موجود هماهنگ نيست و بخش مهمي از نيروهاي سياسي همراه موسوي از جمله افراد حزبي و جمعيتهايي هستند كه از قبل با او بودند و اكنون هم فعال هستند.» او البته تاكيد كرده كه جبهه سياسي نياز به مصوبه جديد ندارد و احزاب، شخصيتهاي حقوقي و حقيقي و مردم علاقهمند ميتوانند در اين جبهه عضو شوند.
اما پيشنهاد مرعشي نيز اصلاحطلبان را به همانديشي واداشت به طوري كه برخي از تشكيل حزب توسط موسوي حمايت كرده و او را به اين كار تشويق كردهاند و برخي ديگر تاكيد دارند كه موسوي بايد در ابتدا در كنار ديگر سران اصلاحات به دنبال تشكيل يك جبهه فراگير سياسي در ميان اصلاحطلبان باشند تا اينكه در انديشه گرفتن مجوز حزب از دولتي باشد كه حتي انتقاد رقيب انتخاباتي رئيس خود را بر نميتابد. شاهد اين ماجرا آنكه روزنامه جمهوري اسلامي ديروز خبر داده بود با حكم مدير كل پشتيباني و خدمات نهاد رياست جمهوري تخليه و تحويل اداره اموال اين نهاد شد. دفتري كه موسوي پس از پايان دوران نخست وزيري از آن به عنوان محل كار خود استفاده ميكرد ولي در دولت دهم ناچار به اسباب كشي از آن شد. اما اين اقدامات مانع از آن نميشود كه اصلاحطلبان حاشيهنشيني را برگزينند و به نظر ميرسد كه اصلاحطلبان به همانديشي با يكديگر جهت آغاز حركت جديدي در اصلاحات ميانديشند چه اين حركت در غالب تشكيل حزبي جديد باشد و چه در غالب تشكيل يك جبهه فراگير سياسي؛ اما اگر اصلاحطلبان به همانديشي بنشيند چه پيشنهادي خواهند داشت.
موسوي اول حزب تشكيل دهد
احمد شيرزاد عضو جبهه مشاركت ايران اسلامي معتقد است كه تشكيل جبهه سياسي از سوي موسوي معنايي ندارد و بنابراين پيشنهاد ميكند كه او ابتدا يك حزب تشكيل دهد. شيرزاد ميگويد: «اكنون يك دسته از نيروها در اطراف آقاي موسوي هستند كه در چارچوب هيچ يك از احزاب موجود فعاليت نميكنند و بنابر دلايلي نميتوانند عضو احزاب اصلاحطلب موجود شوند بنابراين بهتر است كه آقاي موسوي ابتدا يك حزب هر چند كوچك را تشكيل دهند و سپس به ساماندهي حركت جبههاي بپردازنند.» وي معتقد است: «تشكيل جبهه سياسي ميان اصلاحطلبان يك حركت كوتاه مدت است ولي ساماندهي آن يك حركت طولاني مدت است كه بايد براي آن برنامه ريزي شود.» وي ميگويد: «در صورت تشكيل يك جبهه نياز نيست كه رهبري واحد داشته باشد بلكه ميتوانيم به توافق و اجماع فراگير برسيم و سازوكاري را براي تصميمگيري تصويب كنيم به طوري كه همه روي آن توافق كنند.» وي تاكيد كرد: «ميتوان يك جبهه تشيكل شود ولي لزومي ندارد كه رهبري و تصميمگيري به صورت فردي باشد بلكه ميتواند يك جمع تصميمگيري كند.»البته وي معتقد است تا زماني كه موسوي حزب تشكيل ندهد و خودش درگير سازوكار درون حزبي نباشد نميتواند رهبري موفق براي يك جبهه سياسي باشد.
محمد رضوي يزدي عضو مجمع روحانيون مبارز نيز نظري ديگر دارد. او معتقد است كه چنانچه موسوي قصد داشته باشد كه يك جبهه سياسي تشكيل دهد از آنجا كه مجوزي ندارد براي برپايي مجمع يا برنامههاي خود با مشكلاتي روبهرو خواهد شد. وي پيشنهادش بر اين است كه موسوي حزب تشكيل دهد و چنين ميگويد: «آقاي موسوي ميتواند حزب تشكيل دهد و در اين صورت او هم در كنار ديگر احزاب اصلاحطلب به همكاري با هم بپردازند. چرا كه برخي از احزاب اختلاف ديدگاههايي با هم دارند به صورتي كه ممكن است آقاي موسوي برخي از انديشههاي جبهه مشاركت يا مجاهدين را قبول نداشته باشد.»
دو خواسته منافاتي با هم ندارد
محسن رهامي عضو انجمن اسلامي مدرسين معتقد است كه تشكيل حزب و جبهه فراگير منافاتي با يكديگر ندارد. البته وي به اولويتبندي شرايط موجود ميپردازد. رهامي معتقد است كه در وهله اول بايد سران نيروهاي اصلاحطلب در انديشه تشكيل يك جبهه سياسي باشند و در همين حال آقاي موسوي به دنبال تشكيل حزب نيز باشد. وي ميگويد: «اين دوخواسته منافاتي با هم ندارند و قابل جمع هستند. ولي اولويت اول سران نيروهاي اصلاحطلب و جريانهايي كه به دموكراسي و آزادي فكر ميكنند و سران جمهوريت نظام و طرفداران ايجاد قانون اساسي بايد اين باشد كه تحت لواي يك پرچم متحد شوند و روي مشتركات تكيه و نقاط اختلاف و تشتت را كنار بزنند.» وي تاكيد ميكند: «تشكيل يك جبهه سياسي نياز به مجوز از سوي دولت ندارد و افرادي مثل موسوي، خاتمي، كروبي، خوئينيها و برخي ديگر از نيروهايي كه درمجمع روحانيون و حزب اعتمادملي و ساير تشكلهاي اصلاحطلب و ترقيخواه فعاليت ميكنند و به صورت منفرد و مستقل فعاليت اجتماعي دارند جهت انسجام حركت اصلاحات و جنبش اجتماعي فعلي ايران متحد شوند.» البته وي به موسوي پيشنهاد كرد كه در كنار اين به تلاشهايش براي تشكيل حزب مستقل نيز ادامه دهد و ميگويد: «همانطور كه آقاي كروبي نيروهاي همفكر خود را در غالب حزب با تابلوي مشخص كنار يكديگر جمع كرد و روزنامهاي را به عنوان ارگان حزب راهاندازي كرد و در تهران و شهرستان فعاليت ميكند موسوي هم ميتواند اين حزب را ايجاد كند. البته اين بعيد است كه او بتواند حزب جمهوري اسلامي را احيا كند ولي ميتواند حزبي را در حد وقواره يك حزب تمام عيار و قوي براي بقاي جمهوريت نظام استقرار تشكيل دهد.»
ابوالفضل كزازي عضو ستاد مهدي كروبي نيز چنين ايدهاي را دارد و تشكيل حزب و جبهه سياسي را داراي منافاتي با يكديگر نميداند. البته وي بر تشكيل حزب از سوي موسوي تاكيد دارد و ميگويد: «تنها احزاب هستند كه ميتوانند به صورت فراگير و در چارچوب رسمي فعاليت كنند و در عين حال در برابر مطالبات مردم پاسخگو باشند و بنابراين به نظر من اگر آقاي موسوي در راستاي تشكيل يك حزب فراگير قدم بردارد اقدامي مثبت و شايسته است.»
موسوي حق شكايت هم دارد
سيد حسين موسوي تبريزي دبير خانه احزاب توضيحات كاملتري داشت. او با استناد به مواد قانوني حتي اعلام كرد كه در صورت عدم همكاري دولت براي تشكيل حزب از سوي موسوي او ميتواند به دادگاه شكايت كند. وي چنين توضيح ميدهد: «در كميسيون ماده 10 احزاب دو نفر از مجلس، دو نفر از قوه قضائيه و يك نفر از دولت حضور دارند و چنانچه اين اعضايي كه از مجلس و قوه قضائيه حضور دارند استقلال خود را حفظ كنند مطابق قانون احزاب هر فردي ميتواند براي تاسيس يك حزب درخواست مجوز كند و اين كميسيون سه ماه فرصت دارد تا به بررسي اين درخواست بپردازد. چنانچه موردي خلاف قانون وجود نداشته باشد بايد مجوز صادر شود و در صورتي كه اين كار صورت نگيرد وزير كشور ميتواند خود پروانه را صادر كند و اگر هيچ يك از اين اقدامات صورت نگرفت فرد درخواست كننده ميتواند به دادگاه شكايت كند.»البته موسوي تبريزي هم معتقد است كه تشكيل جبهه سياسي نميتواند جاي حزب را بگيرد و تاكيد ميكند: «تشكيل يك حزب قوي و نيرومند ضرورت دارد و اين موضوعي است كه همواره در كشور ما خلاء آن احساس شده است.» و بنابراين پيشنهاد ميكند كه موسوي با حضور افرادي توانمند كه اطراف او هستند حزبي قوي را با اساسنامه و مرامنامه مشخصي تاسيس كند اما در عين حال او تاكيد ميكند كه بايد اصلاحطلبان در انديشه انسجام تشكيلاتي باشند. وي چنين ميگويد: «بايد نيروهاي همفكر كنار يكديگر قرار گيرند. با مشورت يكديگر حركت آينده اصلاحطلبان را مديريت كنند. البته با توجه به اينكه از نظر زمانبندي تشكيل جبهه سياسي نيازي به مجوز ندارد اين كار در اولويت قرار دارد ولي تشكيل حزب هم از ضروريات است.»
اما پيشنهاد مرعشي نيز اصلاحطلبان را به همانديشي واداشت به طوري كه برخي از تشكيل حزب توسط موسوي حمايت كرده و او را به اين كار تشويق كردهاند و برخي ديگر تاكيد دارند كه موسوي بايد در ابتدا در كنار ديگر سران اصلاحات به دنبال تشكيل يك جبهه فراگير سياسي در ميان اصلاحطلبان باشند تا اينكه در انديشه گرفتن مجوز حزب از دولتي باشد كه حتي انتقاد رقيب انتخاباتي رئيس خود را بر نميتابد. شاهد اين ماجرا آنكه روزنامه جمهوري اسلامي ديروز خبر داده بود با حكم مدير كل پشتيباني و خدمات نهاد رياست جمهوري تخليه و تحويل اداره اموال اين نهاد شد. دفتري كه موسوي پس از پايان دوران نخست وزيري از آن به عنوان محل كار خود استفاده ميكرد ولي در دولت دهم ناچار به اسباب كشي از آن شد. اما اين اقدامات مانع از آن نميشود كه اصلاحطلبان حاشيهنشيني را برگزينند و به نظر ميرسد كه اصلاحطلبان به همانديشي با يكديگر جهت آغاز حركت جديدي در اصلاحات ميانديشند چه اين حركت در غالب تشكيل حزبي جديد باشد و چه در غالب تشكيل يك جبهه فراگير سياسي؛ اما اگر اصلاحطلبان به همانديشي بنشيند چه پيشنهادي خواهند داشت.
موسوي اول حزب تشكيل دهد
احمد شيرزاد عضو جبهه مشاركت ايران اسلامي معتقد است كه تشكيل جبهه سياسي از سوي موسوي معنايي ندارد و بنابراين پيشنهاد ميكند كه او ابتدا يك حزب تشكيل دهد. شيرزاد ميگويد: «اكنون يك دسته از نيروها در اطراف آقاي موسوي هستند كه در چارچوب هيچ يك از احزاب موجود فعاليت نميكنند و بنابر دلايلي نميتوانند عضو احزاب اصلاحطلب موجود شوند بنابراين بهتر است كه آقاي موسوي ابتدا يك حزب هر چند كوچك را تشكيل دهند و سپس به ساماندهي حركت جبههاي بپردازنند.» وي معتقد است: «تشكيل جبهه سياسي ميان اصلاحطلبان يك حركت كوتاه مدت است ولي ساماندهي آن يك حركت طولاني مدت است كه بايد براي آن برنامه ريزي شود.» وي ميگويد: «در صورت تشكيل يك جبهه نياز نيست كه رهبري واحد داشته باشد بلكه ميتوانيم به توافق و اجماع فراگير برسيم و سازوكاري را براي تصميمگيري تصويب كنيم به طوري كه همه روي آن توافق كنند.» وي تاكيد كرد: «ميتوان يك جبهه تشيكل شود ولي لزومي ندارد كه رهبري و تصميمگيري به صورت فردي باشد بلكه ميتواند يك جمع تصميمگيري كند.»البته وي معتقد است تا زماني كه موسوي حزب تشكيل ندهد و خودش درگير سازوكار درون حزبي نباشد نميتواند رهبري موفق براي يك جبهه سياسي باشد.
محمد رضوي يزدي عضو مجمع روحانيون مبارز نيز نظري ديگر دارد. او معتقد است كه چنانچه موسوي قصد داشته باشد كه يك جبهه سياسي تشكيل دهد از آنجا كه مجوزي ندارد براي برپايي مجمع يا برنامههاي خود با مشكلاتي روبهرو خواهد شد. وي پيشنهادش بر اين است كه موسوي حزب تشكيل دهد و چنين ميگويد: «آقاي موسوي ميتواند حزب تشكيل دهد و در اين صورت او هم در كنار ديگر احزاب اصلاحطلب به همكاري با هم بپردازند. چرا كه برخي از احزاب اختلاف ديدگاههايي با هم دارند به صورتي كه ممكن است آقاي موسوي برخي از انديشههاي جبهه مشاركت يا مجاهدين را قبول نداشته باشد.»
دو خواسته منافاتي با هم ندارد
محسن رهامي عضو انجمن اسلامي مدرسين معتقد است كه تشكيل حزب و جبهه فراگير منافاتي با يكديگر ندارد. البته وي به اولويتبندي شرايط موجود ميپردازد. رهامي معتقد است كه در وهله اول بايد سران نيروهاي اصلاحطلب در انديشه تشكيل يك جبهه سياسي باشند و در همين حال آقاي موسوي به دنبال تشكيل حزب نيز باشد. وي ميگويد: «اين دوخواسته منافاتي با هم ندارند و قابل جمع هستند. ولي اولويت اول سران نيروهاي اصلاحطلب و جريانهايي كه به دموكراسي و آزادي فكر ميكنند و سران جمهوريت نظام و طرفداران ايجاد قانون اساسي بايد اين باشد كه تحت لواي يك پرچم متحد شوند و روي مشتركات تكيه و نقاط اختلاف و تشتت را كنار بزنند.» وي تاكيد ميكند: «تشكيل يك جبهه سياسي نياز به مجوز از سوي دولت ندارد و افرادي مثل موسوي، خاتمي، كروبي، خوئينيها و برخي ديگر از نيروهايي كه درمجمع روحانيون و حزب اعتمادملي و ساير تشكلهاي اصلاحطلب و ترقيخواه فعاليت ميكنند و به صورت منفرد و مستقل فعاليت اجتماعي دارند جهت انسجام حركت اصلاحات و جنبش اجتماعي فعلي ايران متحد شوند.» البته وي به موسوي پيشنهاد كرد كه در كنار اين به تلاشهايش براي تشكيل حزب مستقل نيز ادامه دهد و ميگويد: «همانطور كه آقاي كروبي نيروهاي همفكر خود را در غالب حزب با تابلوي مشخص كنار يكديگر جمع كرد و روزنامهاي را به عنوان ارگان حزب راهاندازي كرد و در تهران و شهرستان فعاليت ميكند موسوي هم ميتواند اين حزب را ايجاد كند. البته اين بعيد است كه او بتواند حزب جمهوري اسلامي را احيا كند ولي ميتواند حزبي را در حد وقواره يك حزب تمام عيار و قوي براي بقاي جمهوريت نظام استقرار تشكيل دهد.»
ابوالفضل كزازي عضو ستاد مهدي كروبي نيز چنين ايدهاي را دارد و تشكيل حزب و جبهه سياسي را داراي منافاتي با يكديگر نميداند. البته وي بر تشكيل حزب از سوي موسوي تاكيد دارد و ميگويد: «تنها احزاب هستند كه ميتوانند به صورت فراگير و در چارچوب رسمي فعاليت كنند و در عين حال در برابر مطالبات مردم پاسخگو باشند و بنابراين به نظر من اگر آقاي موسوي در راستاي تشكيل يك حزب فراگير قدم بردارد اقدامي مثبت و شايسته است.»
موسوي حق شكايت هم دارد
سيد حسين موسوي تبريزي دبير خانه احزاب توضيحات كاملتري داشت. او با استناد به مواد قانوني حتي اعلام كرد كه در صورت عدم همكاري دولت براي تشكيل حزب از سوي موسوي او ميتواند به دادگاه شكايت كند. وي چنين توضيح ميدهد: «در كميسيون ماده 10 احزاب دو نفر از مجلس، دو نفر از قوه قضائيه و يك نفر از دولت حضور دارند و چنانچه اين اعضايي كه از مجلس و قوه قضائيه حضور دارند استقلال خود را حفظ كنند مطابق قانون احزاب هر فردي ميتواند براي تاسيس يك حزب درخواست مجوز كند و اين كميسيون سه ماه فرصت دارد تا به بررسي اين درخواست بپردازد. چنانچه موردي خلاف قانون وجود نداشته باشد بايد مجوز صادر شود و در صورتي كه اين كار صورت نگيرد وزير كشور ميتواند خود پروانه را صادر كند و اگر هيچ يك از اين اقدامات صورت نگرفت فرد درخواست كننده ميتواند به دادگاه شكايت كند.»البته موسوي تبريزي هم معتقد است كه تشكيل جبهه سياسي نميتواند جاي حزب را بگيرد و تاكيد ميكند: «تشكيل يك حزب قوي و نيرومند ضرورت دارد و اين موضوعي است كه همواره در كشور ما خلاء آن احساس شده است.» و بنابراين پيشنهاد ميكند كه موسوي با حضور افرادي توانمند كه اطراف او هستند حزبي قوي را با اساسنامه و مرامنامه مشخصي تاسيس كند اما در عين حال او تاكيد ميكند كه بايد اصلاحطلبان در انديشه انسجام تشكيلاتي باشند. وي چنين ميگويد: «بايد نيروهاي همفكر كنار يكديگر قرار گيرند. با مشورت يكديگر حركت آينده اصلاحطلبان را مديريت كنند. البته با توجه به اينكه از نظر زمانبندي تشكيل جبهه سياسي نيازي به مجوز ندارد اين كار در اولويت قرار دارد ولي تشكيل حزب هم از ضروريات است.»
0 نظرشما در مورد این خبر چیست؟:
ارسال یک نظر